صفحه اصلياخبارمقالاتچند رسانه ایگزارش تصویریجشنواره عباس زمان
پنج شنبه ٣٠ فروردين ١٤٠٣
آخرین اخبار
هفتمین جشنواره تئاتر منطقه ای مشگین شهر با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد.
دشمنان این کشور در صدد تسلط بر منابع کشور هستند و با استقلال ما مخالفد
نوجه فرهنگ در دولت مردمی و انقلابی مورد انتظار مردم و رهبری است
دشمن با دوقطبی سازی سعی در انشقاق جامعه متحد اسلامی دارند
سیاست کلی شورای عالی انقلاب فرهنگی تقویت شوراهای فرهنگ عمومی شهرستان هاست
قرارگاه فرهنگی محرومیت زدایی در جهت اجرای عدالت فرهنگی در شهرستان های کشور راه اندازی شده است
رخی شایعه کردند که ایران می‌خواهد با جمهوری آذربایجان بجنگد؛ این ناجوانمردانه‌ترین تهمت به ایران است
ضرورت جهاد تبیین و رصد مسائل فرهنگی شهرستان ، ارائه راهکارهای عملی با محوریت گام دوم انقلاب اسلامی
استکبار جهانی با راه اندازی جنگ تمام عیار ترکیبی به مقابله با نظام اسلامی ایران برخاسته است.
رخشش هنرمندان تئاتر مشگین شهر در ششمین جشنواره منطقه ای تئاتر افراد دارای معلولیت (طلوع) زنجان، با نمایش عاقبت پس انداز
اخبار > نمودهای دینی و مذهبی در ادبیات ترکی آذربایجانی


کد خبر: ٦٢٣ تاریخ انتشار:چهارشنبه ١٢ دی ١٣٩٧ | ١٢:٤٧ تعداد بازدید: ...

نمودهای دینی و مذهبی در ادبیات ترکی آذربایجانی

در دنیای اسلام، توجه به این حادثه بازتاب ادبی گسترده­ ای داشته است. در ادبیات ترکی شخصیت­های بزرگواری در این عرصه شاهکار آفریده ­اند که در ترسیم پیام این واقعه، هنر ادبی و اندیشه­ی عالی خود را عیان ساخته ­اند.

چکیده:

ادبیات آذربایجان به سه زبان عمده­ ی دنیای اسلام یعنی عربی، فارسی و ترکی بوده است که در اینجا شاخه ­ی ترکی این ادبیات را موضوع مقاله­ ی خویش انتخاب کرده­ ایم. این ادبیات در دامن اسلام غنوده و از سرچشمه­ ی این دین الهی سیراب گشته و هزاران اثر، هزاران شاعر را پرورده و آثاری ماندگار در تاریخ آفریده است. بسیاری از فقها بدین زبان کتابهای فقهی و کلامی نوشته­ اند و حوزه­ های علمی اسلامی هنوز از برکت این آثار بهره می­گیرند. حوادث و وقایع دینی نیز در ادبیات ترکی پایگاهی برای شاعران بوده و صدها مقتل و هزاران دیوان مراثی سروده شده است. واقعه­ ی کربلا در تاریخ اسلام، حادثه ­ای آسمانی بوده است. در دنیای اسلام، توجه به این حادثه بازتاب ادبی گسترده­ ای داشته است. در ادبیات ترکی شخصیت­های بزرگواری در این عرصه شاهکار آفریده ­اند که در ترسیم پیام این واقعه، هنر ادبی و اندیشه­ی عالی خود را عیان ساخته ­اند. در این مقاله با روش کتابخانه ­ای ضمن پرداختن به ادبیات ترکی آذربایجانی به عرصه های مختلف اسلامی همچون کتب دینی، فقهی، مراثی و فلسفی نگاهی گذرا خواهیم داشت و نشان می دهد که ادبیات ترکی تماما برخاسته از باورهای دینی و غنوده در دامان اسلام بوده و هست.

 

کلید واژه ­ها: ادبیات ترکی آذربایجانی، ترجمه ­های ترکی قرآن، مقتل در ادبیات ترکی، عرفان و تصوف

 

اصل مقاله

   آذربایجان سرزمینی کهنسال و سرسبز با مردمانی غیور و متدین است که در تاریخ معاصر، آماج تیر دشمنان داخلی و خارجی قرار گرفته و سینه­ی ستبرش نشان از زخمهای فرو خورده دارد. یکی از جنبه های برجسته از فرهنگ این سرزمین و مردمانش، نمودهای دینی و مذهبی برجسته­ای است که در زبان و ادبیات این مردم دارد. این فرهنگ که زبان ترکی لوکوموتیو محرک آنست از انقلاب مشروطیت و با دسیسه­ی مثلث شوم "امپریالیسم انگلیس"، "صهیونیسم" و "دیکتاتوری پهلوی" مورد هجوم قرار گرفته و از طرف دوستان نیز مورد غفلت و فراموشی واقع شده است. لذا به موضعی ضعیف تبدیل گشته است که بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی تازه به خود آمده است و می­رود که خود را باز یابد و بتواند در تکوین فرهنگ ایرانی – اسلامی به یاری فرهنگ غنی ایرانی – اسلامی بیاید. زبان ترکی آذربایجانی دارای غنای بیشتری بوده و ادبیات مندرج بدین زبان سرشار از باورها و آموزه­های اسلامی و قرآنی است.

نگاهی به تاریخ ترجمه و تفسیر قرآن به زبان ترکی نشان می دهد که قرآن، از 1400 سال پیش تا امروز سبب پیدایش نهضت ترجمه برای درک بیشتر آن به زبانهای مختلف مسلمانان بوده و تا امروز این حرکت تداوم دارد. "قرآن" از نظر معنایی به مفهوم خواندنی است و بعثت پیامبر اعظم با کلمه "اقراء" یعنی "بخوان!" آغاز شد. پیامبر سه چیز برای پیروان خود در وصیتش باقی نهاد که عبارتند از قرآن، سنت و عترت. در این میان قرآن از طرف همه­ ی مسلمانان مورد استقبال قرار گرفته و در این باب اندیشه­ های محکمی ارائه گشته است.

        1400 سال است که کتاب قرآن زینت بخش خانه ­های مردم است، در بالاترین جای مساجد نگهداری می­شود و بدون وضو بدان دست نمی­زنند و هر بار که آنرا بدست گیرند می­بوسندش و بر روی چشم می­گذارند. خواندن آن ثواب شمرده می­شود و در تمام لحضات زندگی ما حضور دارد، تمام آیینها، جلسات، جشنها و سوگواریها، تمامی آداب و مراسم ملی – مذهبی با تلاوت قرآن آغاز می­گردد. در طول قرنهای متمادی خواندن، قرائت و تلاوت قرآن علاوه بر داشتن اجر آخرت، دارای ارزش معنوی و هنری نیز می­باشد؛ بر روی آن هنرهای زیبا: خط، موسیقی، تذهیب، نقاشی و دهها هنر دیگر بکار می­بندند و به زیباترین شکل به زندگی ما وارد می ­گردد. بسیاری از هنرها با قرآن اعتبار می­یابند، خطاطی، تذهیب، معماری و غیره با قرآن ارزشمند شده و بر اصول قرآنی بوجود آمده­اند. عالمان، حکیمان، فقها، متکلمان، شارحین، مفسرین به دور قرآن گرد آمده و قرآن را به تشریح و توضیح نشسته­ اند. برای همین هم هزاران کتاب نوشته شده، به دهها و صدها زبان ترجمه گشته و تفاسیر و تشاریح و توضیحات فراوان بر آن نوشته­ اند و قرآن را از زوایای مختلف مورد کنکاش قرار داده ­اند. همین امر سبب گشته است که دهها علم در این باب بوجود آمده و توسعه یافته­ اند و بسیاری از علوم در سایه­ی قرآن به تکامل و تکوین نایل گشته ­اند. در طول 1400 سال گذشته هزاران کتاب در باب فهم و درک آن به زبان ترکی نگاشته شده و در کنار آنها صدها و هزاران بار به ترکی ترجمه شده، کتابهای تفسیر و تشریح نوشته شده و هزاران عالم و فقیه، مفسر و خطیب، فیلسوف و مترجم به دور قرآن جمع شده و از وجود و برکت آن بهره­ ها برده ­اند و آنچه برای ما گذاشته ­اند سرشار از معنویت و هنر و ادب بوده است. هزاران کتاب در تحقیق و تفحص، تدقیق و پژوهش به زبان ترکی انجام گرفته که ما سعی خواهیم کرد به گوشه­ای از عظمت قرآن و تاثیر شگرف آن بر زبان ترکی بپردازیم.

   آنچه از تاریخ بدست می­آید ترکان انسانهایی دلیر، جنگجو، شجاع و فداکار و رشید بوده ­اند، آنان پیش از اسلام نیز موحد بوده ­اند و به یکتا "تانری" - خدای آسمان سجده می­کرده­ اند. با آمدن اسلام، الله در نظر آنان دارای خصوصیات بیشتری گشته و علاوه بر وحدانیت، ویژگیهای خاصی داشته است که سبب گرویدن زودتر آنان به اسلام گردید. در دین اسلام، معاد و جهاد در راه الله از خصوصیاتی بود که نسبت به تانریِ ترکان، برتریهای بیشتری داشت. آنان که دارای دلاوری و از خود گذشتگی بالایی بودند کمر همت بربستند و در راه تبلیغ و گسترش اسلام از چین تا مصر پیشرو و پرچمدار اسلام شدند. آنان پرچم اسلام را برافراشتند و به قول ویل دورانت – نویسنده تاریخ تمدن، بسیاری از مسلمانان توسط ترکان مسلمان گشته­ اند. او می­ گوید اگر امروز 1.5 میلیارد مسلمان در جهان می­زیند به نیروی شمشیر و منطق ترکان بوده است.   ترکان لقب "سیف الاسلام" یافته­اند بطوریکه در زمان خود پیامبر چادر اعتکاف آن بزرگوار به "قبه الترکیه"[1] معروف گشته است.   ترکان در زمان پیامبر از احترام خاصی برخوردار بوده­ اند و همین احترام سبب پیوستن دلخواهانه ­ی ترکان به اسلام بوده است. باز با توجه به روایات مختلف بزرگانی از ترکان به حضور پیامبر شرفیاب شده و اسلام را از خود پیامبر قبول کرده ­اند. در کتاب دده قورقود، از دیدار دده قورقود و غازان خان با پیامبر اسلام سخن می­رود. آنان با اذن پیمبر در بازگشت به سرزمین خویش، به گسترش اسلام در وطن خود می­پردازند.[2]در منابع اسلامی از آشنائی ترکان با عربان در این زمان سخن گفته می­شود. از آن جمله شاعران ترک در سده­های نخست هجرت در میان اعراب می­گشته و در صف نخست مسلمانان می­ایستاده ­اند و تمام نیرو و خلاقیت خود را در راه توسعه­ ی اسلام و مسلمانان هزینه می­کرده ­اند.[3]از آن جمله از زبان بزرگان اسلام همچون ابوطالب عموی بزرگوار پیامبر از رغبت گؤگ ترکان نسبت به اسلام سخن گفته می ­شود.[4]

    می­دانیم که در زمان هارون الرشید و سپس دوره سامانیان، ترجمه کتابهای ملل دیگر به عربی آغاز شد و عالمان دنیای اسلام گرد آمدند تا بدین نهضت یاری کنند، همچنین قرآن را به زبانهای دیگر ترجمه نمایند. در میان دانشمندان عصر و در این کار بزرگ، عالمان ترک نیز حضور داشته ­اند و در همین زمان، قرآن به ترکی ترجمه شده است. تاریخ گواهی می ­دهد که سالتوق بغراخان – مؤسس سلسله­ی قاراخانیان در سال 331 هجری بعد از آوردن اسلام، دستور داد تا قرآن به ترکی ترجمه شود و نسخه­های خطی این کتاب امروز در دست است. از این سلسله­ 5 کتاب معتبر به زبان ترکی در دست داریم که عبارتند از: ترجمه ­ی قرآن، قوتادغو بیلیک، دیوان لغات الترک، عتبه الحقایق و دیوان حکمت.

   این 5 اثر بزرگ از نخستین کتابهای دنیای ترکان شناخته می­ شوند که هر پنج اثر نیز امروز در دست است و آثار بزرگی شمرده می­ شوند. امروز تنها برای ترجمه ترکی همین قرآن فرهنگ لغاتی نوشته شده است که دارای 18500 واژه است و جالب آنکه بیش از 200 واژه ­ی آن تنها از طریق ترجمه قرآن ساخته شده­ اند و این واژگان اصیل در کتب دیگر نیامده­اند. این امر نشان می ­دهد از برکت وجود قرآن و ترجمه­ ی آن به زبان ترکی، این زبان قویتر گشته و دقت در ترجمه ­ی آن چه زیباییها که به زبان ما نیاورده است! این کتاب در 461 هجری نوشته شده است.

   زبان ترکی در ایران، با قرآن و اسلام تقویت گشته است و نخستین اثر ترکی در آذربایجان که امروز در دست داریم به سال 445 هجری مربوط می­شود که ترجمه­ ی "دستور حضرت علی (ع)" به والی آذربایجان بوده است. این دستورِ شاه مردان، به ترکی تبریزی ترجمه شده است و امروز در موزه­ ی چهل ستون اصفهان نگهداری می­ شود.  

   بررسی­های علمی در باره­ ی ترجمه­ های قرآن به زبانهای جهان نشان می­دهد که ترکی بیشتر از هر زبان دیگر به قرآن و ترجمه­ های آن اهمیت می­داده است. آمارها در این باره حقایقی انکار ناپذیر را نشان می­دهند. دکتر حداد عادل در مجله­ی "ترجمان وحی"، شماره چهارم در سال 1433 قمری از 170 ترجمه­ی فارسی قرآن سخن می­راند.[5]جالب آن است که همان شماره­ی مجله تعداد ترجمه­های ترکی قرآن را بالغ بر 1600 نشان می­دهد.[6] 

   در میان سده­های 5 الی 7 هجری 7 ترجمه­ی قرآن به زبان ترکی در دست است. در میان این ترجمه­ ها دو مورد همراه با تفسیر می­ باشد. زکی ولیدی توغان از نخستین ترجمه قرآن به زبان ترکی یاد می­کند که امروز در بخش دست نوشته­ های موزه ­ی آسیایی پطزربورگ با شماره 2415 نگهداری می­شود و در قرن پنجم هجری انجام گرفته است. این قرآن با ترجمه­ی ترکی دارای 147 ورق است.

    ترجمه دیگری در کتابخانه­ی ریلاندز منچستر نگهداری می­ شود. این قرآن که دارای 1145 برگ است در سده­های  پنجم و ششم هجری و در زمان قاراخانیان نوشته شده است[7].

سومین ترجمه را باید تفسبر بزرگ کشّاف از جارالله زمخشری دانست که یکی از معتبرترین تفسیرهای قرآن در طول تاریخ است. زمخشری این اثر شگرف را در اواخر قرن پنجم به زبان عربی به اتمام رسانده و در برگشت به شهر و دیار خود، مردمِ  ترک زبان از او می­خواهند تا این کتاب را به زبان خود مردم کشور خویش بنویسد و ایشان در بین سطور عربی، به ترجمه ­ی ترکی آن مبادرت می­کند. هرچند که تمامی این اثر بزرگ ترجمه نشده، اما خود این کار، حرکت بزرگی محسوب می­شود.

    چهارمین ترجمه­ی ترکی قرآن امروزه در کتابخانه­ ی دانشگاه علوم ازبکستان - تاشکند با شماره 2008 نگهداری می­ شود. این ترجمه دارای 270 برگ است که آن را عبدالقادر ابن طاهر بغدادی به انجام رسانده و تاریخ استنساخ آن در سال 647 هجری است.

   پنجمین ترجمه­ ی قرآن که اینک نسخه ­ای از آن در کتابخانه­ ی آستان قدس رضوی نگهداری می­ شود تفسیر و ترجمه ­ی قرآنی است که در سال 715 هجری استنساخ یافته و به احتمال زیاد دارای سه جلد بوده است که فعلا تنها یک جلد آن شناخته شده است.

      ششمین ترجمه­ ی موجود قرآن در موزه­ی ترک و اسلام استانبول با شماره 73 نگهداری می­ شود که در زمان ابوسعید ایلخانی به سال 734 هجری استناخ گشته و به خط محمد ین حاج دولتشاه شیرازی می­ باشد. این ترجمه دارای 902 صفحه بوده که هر صفحه­ ی آن دارای 9 سطر می­باشد[8]. باید اضافه نمود که محمد شیرازی یکی از مترجمین و کاتبان بزرگ قرآن در مرکز ایران بشمار می­آید. او از طایفه­ ی بزرگ قشقایی است که زبانشان به زبان ترکی آذری بسیار نزدیک است. متخصصان امر با بررسی­های دقیق بر روی زبان ترجمه­ ی شیرازی به وفور واژگان اصیل ترکی و ساختار دقیق این زبان انگشت نهاده ­اند. ترجمه­ی ایشان یکی از شاهکارهای ادبی زبان ترکی در مرکز ایران شمرده می­ شود.

   هفتمین ترجمه­ ی ترکی قرآن در سال 764 هجری استنساخ گشته است و امروز در کتابخانه­ ی سلیمانیه به شماره 2 نگهداری می­ شود. این ترجمه دارای 588 برگ بوده و در هر صفحه­ ی آن 9 سطر نوشته وجود دارد.

   در دوره­­ ی ایلخانی ترجمه­های فراوانی به ترکی صورت گرفته است. بی­ تردید در زمان فرزندان امیر تیمور مانند سلطان حسین بایقارا و امیر علیشیر نوائی، الغ بیگ که همه از دانشمندان و شاعران برجسته­ ی ایرانی بشمار می­آیند و تعصب خاصی هم به زبان ترکی داشته و در دین اسلام نیز مطالعاتی داشته­اند از ترغیب کنندگان ترجمه، استنساخ و تذهیب قرآن بوده و کتابخانه ­ها را از انواع آثار زیبا انباشته می­ ساختند و به دستور آنان چندین قرآن به زبان ترکی ترجمه شده است. مدتی بعد، با روی کار آمدن جهانشاه قارا قویونلو و سلطان یعقوب آغ قویونلو که از ادیبان زمان بوده و صاحب دیوان شعر نیز بوده­اند از ترجمه و نگارش و استنساخ قرآن بشدت حمایت می­کرده ­اند؛ بطوری که امروز قرآنهایی که به دستور این سلاطین نوشته شده ­اند در کتابخانه­ های ایران، بویژه کتابخانه ­ی آستان قدس رضوی موجود است.  

   در اینجا لازم است به آثاری اشاره شود که با الهام از قرآن نگارش یافته ­اند. گرچه این آثار ترجمه­ ی مستقیم قرآن نیستند اما تحت تاثیر مستقیم افکار و هنرهای قرآنی نوشته شده ­اند.

قوتادغو بیلیک

    قاراخانیان کتاب بزرگی را به دنیای بشریت هدیه کرده ­اند و آن قوتادغو بیلیک از یوسف خاص حاجب است. قوتادغو بیلیک کتابی است حکمت­ آمیز و سرشار از علم و معرفت در باب کشورداری، سیاستنامه، نمایشی از آرمانشهر، فلسفه، علم و در نهایت رمانی آموزشی است که همچنان ارزشمند و گرانسنگ است. قوتادغو بیلیک، آموزه های قرآنی است و بسیاری از آیات قرآن در آن ترجمه و تشریح شده است. بنای این کتاب سترگ بر پایه ­ی قرآن است. این کتاب در سال 461 هجری در 6645 بیت به ترکی سروده شده است.

   آنچه در قوتادغو بیلیک آمده است علاوه بر اخلاق، حکمت، فلسفه، از علوم ریاضی و نجوم نیز بحث به میان آمده است و همه بر اساس قوانین اسلام و شیوه­ی حکومت ترکان به نگارش در آمده است. کشمکشهای بین اؤیدولموش و اودقورموش بی­ شباهت به چالشهای اهل تصوف در قرن چهارم و پنجم هجری در دنیای اسلام نیست. بنابراین می­توان قوتادغو بیلیک را یک اثر متصوفانه دانست. 

دیوان لغات الترک

   دیوان لغات الترک نخستین دایره المعارف جهان ازمحمود كاشغري نخستين نويسنده، متفكر، زبانشناس، جغرافيدان، فولكورشناس و عالم است.[9]که در عین حال بیشترین تاثیر را از قرآن گرفته است. علاوه بر آوردن دهها حدیث و روایات نبوی، صدها آیه از قرآن برای اثبات گفته های خویش آورده و بدانها توسل جسته است.[10] محققان بسیاری دیوان را به دلیل وفور احادیث، روایات نبوی و شرح و ترجمه ی آیات قرآنی جزو ارزشمندترین کتب ترکی – اسلامی دانسته اند.[11]این کتاب در سال 464 هجری نوشته شده است.

عتبه الحقایق

عتبه الحقایق جزو نخستین آثار ادبی ترکی است که سرشار از آیات قرآن و شرح و توضیح آیات است و احادیث فراوان نبوی نیز بخش بزرگی از این کتاب را شامل می گردد. نویسنده ی آن ادیب احمد است

اديب احمد[12]   یکي از شاعران ترك زبان در قرن ششم هجري است. اين شاعر و اديب بزرگوار 800 سال پيش از اين در ساحه‌ي ادبيات تلاشي پربار داشته و در پيوند ادبيات تركي با فرهنگ و مدنيت اسلام، گام‌هاي استواري برداشته و توانسته است در همگامي با زبان‌هاي عربي و فارسي در گسترش معنويت دنياي اسلامي آثار ارزشمندي را تقديم عالم بشريت نمايد.[13] اديب احمد با تلفيق فرهنگ و زبان تركي با معنويت اسلامي، ادبيات غني و پرباري را ارائه داده است. در اشعار او مناجات، مناقب و مدايحي نوشته شده است و در اين اشعار شاعر بزرگوار از احاديث نبوي، آيات قرآني و احكام اسلامي بهره گرفته است.  اديب احمد ادبيات تركي را با احاديث و آيات قرآني تزئين كرده است. مناجات او بسیار خواندني است

 دیوان حکمت

خواجه احمد يسوي را بايد بزرگترين شاعر صوفي مسلك دنياست. او را پير تركستان ناميده اند. او باني شعر صوفيانه در ادبيات تركي است. تولد او در شهر سايرام تركستان بوده است و سال تولدش نيز 481 ه ش. (1103م)و سال مرگ او در 63 سالگي مصادف با 544ه ش(1166م،562ه ق) مي‌دانند.[14] او تحصيلات خود را در مراكز علمي ماوراءالنهر گذراند و به درجات عالي علمي و ادب زمان دست يافت و خليفه و جانشين شيخ يوسف همداني گشت. او، باني طريقت يسوي است و اين طريقت منبع اصلي تغذيه طريقتهاي بزرگي مانند بكتاشيه، مولويه، بايراميه و غيره گرديد كه در سرتاسر تاريخ آذربايجان و آناتولي گسترش يافته و مقبوليت تمام داشت. امروز هم او را در ميان اكثر ملتهاي ترك زبان دنيا تحت عنوان حضرت تركستان مي‌نامند و در تاريخ ايران نيز از او به عنوان «پير تركستان» ياد شده است. او، اهل تصوف به تمام معنا است و سراسر وجودش و آثارش مملو از عشق به ذات باري تعالي است و اين باور و اعتقاد را در بيت بيت اشعارش متجلي ساخته است. احمد يسوي سنگ بناي شعر صوفيانه را در ميان ملل ترك زبان نهاده است وصدها شاعر از ميان ملتهاي ترك زبان سر برافراشته و همگي خود را مريد خواجه احمد يسوي دانسته­اند.

 بنا به اذعان محققان و مستشرقین خواجه احمد يسوي بر روي طريقتهاي مختلف تاثير گذار بوده است و هيچ عالم و عابدي از تاثير كلام و رفتار او بركنار نبوده است و علاوه بر مكتبهاي بكتاشيه، مولويه و بايراميه مي‌توان طريقتهاي ديگر خاورميانه مانند حيدريه، نقشبنديه، بهائيه و... را ملهم از انديشه‌هاي صوفيانه خواجه احمد يسوي دانست. ديوان حكمت او منبع الهام صدها شاعر در طول 900 سال گذشته بوده است و شاعران بزرگي چون مولوي، يونس امره و. تحت تاثير شعر او بوده اند.

اشعارش ورد زبان درويشاني باشد كه در سرتاسر سرزمينهاي خاور دور ونزديك مي‌گشته، با كشكول و تبري در دست با خواندن اشعار يسوي به تبليغ مرامهاي صوفيانه پرداخته و هنوز هم شاهد حضورشان در كشور خويش هستيم. اگر 900 سال پيش از اين اشعار را سروده است امروز نيز گويي ترنم دلهاي پاكي است كه حب مال و ماديات دنيوي نتوانسته است زنگبار بغض و كينه، حقد و حسد، حقارت و تحقير بر دلهايشان بنشاند.

  تذکره نويسان، احمد يسوي را از نظر نسبي از اولاد حضرت علي مي‌شمارند که بعدها به عنوان يکي از رهبران مذهب حنفي در آمده و دراويش يسوي در سرتاسر کشورهاي اسلامي از چين تا آسياي صغير با خواندن اشعار وي به تبليغ طريقت يسوي همت گماشتند و بدين ترتيب صدها درويش ترکي­گوي توانستند انديشه‌هاي پير ترکستان را در ميان مردم مسلمان رواج دهند.

ادبیات ترکی در دامن اسلام بالیده است

تردیدی نیست که شاعران و نویسندگان ترکی گوی آذربایجان آثار و نوشته های معنوی خویش را در سایه­ی اعتقادات، باورهای دینی و عرفان و تصوف اسلامی به رشته­ی تحریر کشیده­اند و آذربایجان مهد تمدن اسلامی بوده است. از جمله شیخ عزالدین حسن اوغلو در اواخر قرن ششم، و اوایل قرن هفتم از رهبران عالیقدر اهل تصوف بوده و شیوخ فراوان از حکمت و روح معنوی وی بهره­ها برده­اند. طریقت بزرگ اشراقیه که به قول استاد مرحوم مطهری یکی از چهار مکتب برتر اسلام بشمار است از خطه­ی آذربایجان برخاسته است. طریقتهای بزرگ تصوف مانند اخوت یا اهل فتوت، با رهبری بزرگانی چون: اخی فرج زنگانی، اخی ائورن خویی، بهاءالدین چلبی اورموی، حسام الدین چلبی اوغلو – مریدِ مراد پرور در پیشگاه جلال الدین مولوی، اولو عارف چلبی اوغلو و دیگران مکان اصلیشان آذربایجان بوده است. طریقتهای دیگری که لباس زربفت اسلام بر تن دارند مانند بکتاشیه، علویه، بایرامیه، نقشبندیه، و غیره پایگاه اصلیشان آذربایجان بوده است و دلیل گسترش و توسعه­ی این طریقتها در آذربایجان و آناتولی، تسامح و تساهلی بوده است که سلجوقیان و ایلخانیان به خرج می­داده­اند. بویژه طریقتهای علویه در آذربایجان تاریخی کمابیش هزار ساله دارد و بهترین شاعران ترکی گوی منتسب بدین طریقتها هستند.

   فقهایی که آثار و اشعاری سروده­اند نیز در تاریخ ادبیات آذربایجان کم نیستند، از میان این بزرگواران می­توان قاضی احمد برهان الدین را نام برد که اثر فقهی وی با نام "ترجیح التوضیح" و دیگری "اکسیرالعادات فی اسرارالعبادات"    هنوز هم در حوزه­های علمیه به عنوان کتاب درسی مورد استفاده قرار می­گیرد. یا مجتهدین بزرگ و مراجع تقلیدی چون آيت الله محمد نخجواني (وفات ۱۳۴۴ ه‍ . ق) با نگارش "گؤزو یاشلی بولودلار" یا "سحاب الدموع" مرثیه­های جانسوزی را قلمی کرده­اند. این کتاب علاوه بر یک مقدمه­ی علمی – دینی جامع، دارای 12 سحابیه هم هست. هر یک از سحابیه­ها نیز دارای اسامی زیبایی هستند مانند: الصاعقه المحرقه، شعله ملتهبه فؤاديه، شعله محرقة فؤاديه، شهاب الثاقب، الشرارة المحرقة الاكباد. آیت­اله خسروشاهی نیز از جمله­ی مرثیه­سرایان ترکی بشمار می­آیند.

   مولانا فضولی نیز خود فقیهی عالیقدر بوده است. اسحاق رضایی زنجانی از فقهایی است که 12 جلد آثار خود را به نظم کشیده و کتابهایش در حوزه­های علمیه به عنوان کتابهای درسی تلقی می­شده است مانند منظومه عقاید، نظم اللعالی و غیره که آثار ترکی بوده و اصول اسلامی را برای طلبه­های دینی توضیح می­دهد و برای تاثیر تعلیم به نظم کشیده است. دیگر آثار ایشان در بیان باورهای دینی و توضیح فقهی بوده است، مانند: مطالب المصلی، ضیاءالقلوب، سراج القلوب، مقدمه الصلاه، قصیده یقولوالعبد، ظهایرالآخرت، شرح المعمیات فی اسماءالنبی.

   شاعران سه زبانه نیز شاید تنها در ادبیات آذربایجان چنین بزرگوارانی هستند که آثار خود را به سه زبان دنیای اسلام نوشته و یا سروده اند از جمله ی اینان می توان خواجه علی خوارزمی، زمخشری، قاضی برحان الدین، عمادالدین نسیمی، مولانا فضولی و نهایت حکیم هیدجی را نام برد.

ادبیات مرثیه  و مقتل­ در ادبیات ترکی

   مقتل کلمه­ای عربی به مفهوم جایگاه قتل است که در ادبیات، مقتل امام حسین (ع) معروف بوده و صدها کتاب در باب این حادثه­ی تاریخی نوشته شده است. این حادثه چنانچه می­دانید به سال 61 هجری رخ داده است. یزید ابن معاویه که بناحق بر مسند حکومت نشسته است برای اعتبار بخشیدن به حکومت خود نیاز به بیعت امام حسین دارد. امام حسین هم کسی نیست که مُهر ِ تائید بر خلافکاریها و حکومت ناحق او نهد؛ لذا مراسم حج را نیز ناقص گذاشته و از مکّه بیرون می­رود و به دعوت اهل کوفه رهسپار آن شهر می­گردد. اما جاسوسان خبردار گشته و به دستور یزید راه را بر او می­بندند و حتی از بستن راه آب و محرومیت قافله­ی امام حسین از آب گریزان نیستند. با وجود همه­ی مظلومیت­ها، امام حسین و 72 تن از یارانش در برابر زیاده خواهیهای یزید می­ایستند و شهادت را بر تحمل ظلم ترجیح می­دهند.

   آثاری هم که در باب این حادثه­ نوشته شده­اند نام مقتل یافته­اند. در سه زبان عمده­ی اسلام: عربی، ترکی و فارسی صدها مقتل نوشته شده است. در زبان و ادبیات ترکی مقتل­های فراوان نوشته شده است، این آثار صرفا تاریخی نبوده، بلکه سرشار از احساسات مذهبی و رویه­های ادبی هستند. معروفترین این مقتلها عبارتند از:

   "مقتل" سروده­ی یوسف مداح (نوشته شده در سال 763ه)، "مقتل الحسین" اثر یحیی ابن بخشی ( قرن 8)، "مقتل آل رسول" از لامعی چلبی (قرن 8 و 9)، "واقعه کربلا" از نورالدین، "حدیقه السعدا" از مولانا فضولی (قرن دهم)، "حماسه کربلا" از حکیم هیدجی و . . .  

      یادآوری می­شود که در ادبیات ترکی ایران بیش از 800 سال است که ادبیات غنی و گسترده­ای تحت عنوان ادبیات مرثیه موجود است و صدها شاعر، مداح و نوحه سرا آثار گرانقدری در باب زندگی ائمّه سروده­اند. همه­ی ادیبان و تحقیقگران این عرصه، بر غنا و گرانمایگی ادبیات مرثیه در تاریخ ادبیات آذربایجان اذعان کرده­اند. اما دلیل این همه غنا و استواری در ادبیات ترکی را باید با وجود شاعرانی توجیه کرد که پیش از آنکه نوحه­سرا باشند غزلسرایان بزرگی بوده­اند و عالمانی از جنس فقیه و عالم و اندیشمند دینی. نمونه­ی آن مولانا فضولی، یوسف مداح، ابوالحسن راجی، حکیم ابوالقاسم نباتی و جزء اینها هستند.  

   شاعران درویش مسلکی هم بوده اند که تبر و کشکولی در دست ایل به ایل و شهر به شهر می­گشتند و داستانها و اشعاری در تعریف و مدح ائمه­ی اطهار بویژه حضرت علی می­گفتند و عشق آل محمد را در دل مردم می­کاشتند. از میان صدهای شاعر صوفی مسلم و درویش طریق می­توان شیاط حمزه، خواجه احمد فقیه، عاشق پاشا و دیگران را نام برد. هر یک از این بزرگواران آثاری در سلک و مرام خویش بویژه در مدح و تعریف شاه مردان علی (ع) سروده اند.

   یادمان نرود که اوزانها یا همان عاشیقهای امروز بازمانده­ای از همان صوفی مسلکان مرید دده قورقود و یسوی و غیره هستند و هم اکنون نیز بیشترین حجم سروده­ها و داستانهای عاشیقهایمان در موضوعات دینی است و بویژه شاه مردان علی (ع) در اکثر قصه­ها و داستانهای آنان، باده­ی وحدت به دست قهرمانان می­دهد و چشم آنان را برای اتفاقات آینده می­گشاید. این داستانهای نشان می­دهد که مذهب و دین در تمام تمام شئونات زندگی مردم آذربایجان نفوذ یافته و عاشیقها که سراینده، نوازنده و خواننده­ی جشنها و آیینهای مردمی هستند بی نام و یاد ائمه به برگزاری مراسم عقد و عروسی، آیینها و جشنها نیز نمی­پردازند.

مقتل و یوسف مدّاح

   یوسف مدّاح، شاعر و متفکر ارزشمند آذربایجان، نخستین مقتل ترکی را نوشته است. مداح، نگاهی حماسی و افتخارآفرین بر واقعه­ی کربلا دارد. او، مقتل امام حسین را جایگاه شهادت و محل عشق ورزی و شجاعت نشان می­دهد.  مداح شاعر متصوفی است که در تمام آثارش بینش دینی موجود است. او از عشق حماسه می­سازد و شهادت را اوج شجاعت و پایداری در ایمان معرفی می­کند. زندگانی ائمه و بزرگان دین را به عنوان نمونه­ای سرشار از فداکاری، زیبایی و انسانیت به تصویر می­کشد. از این شاعر بزرگ آثاری ماندگار در دست است که بعد از 700 سال بدست ما ­رسیده است. وی حدود سالهای 700 – 704 بدنیا آمده و عمری در راه عزّت مسلمانان تلاش کرده، آثاری افتخار آفرین خلق کرده و با آثارش راه زندگی شرافتمندانه را نشان داده، هزاران بیت شعر از خود به یادگار نهاده و در نهایت حدود سالهای 800 الی 808 دنیای فانی را وداع گفته است. برخی ادیبان او را تبریزی دانسته­اند. از او آثاری چون: دیوان، مثنویهای: داستان ابلیس، قیز و جهود، قاضی و اوغری، ورقا و گلشا، مقتل امام حسین را در دست داریم.

    واقعه­ی جانسوز کربلا و شهادت امام حسین و 72 تن از یاران باوفای ایشان، موضوع مثنوی مقتل است. این مثنوی اثری تاریخی نیست، بلکه مدّاح، حادثه­ای از دل تاریخ را موضوع اثر خویش ساخته تا توسط آن بتواند زیبایی­های عشق و شهادت را نشان دهد. اثری سرشار از عشق، شجاعت و حماسه. در اینجا مرگی در کار نیست؛ همه­اش زندگی است و جاودانگی. شهیدان نمی­میرند بلکه با فداکاری خود با ایمان و اعتقادات راسخ خویش زنده­ی تاریخ باقی می­مانند. زبان حماسی یوسف مدّاح در این اثر، به اوج زیبایی و حلاوت رسیده است. چنان زیبا و دل انگیز است گه معصومیت و مظلومیت شهیدان کربلا با عشق و عظمت موجود در تک تک چهره­های عاشورا دل هر خواننده­ای را بسوی حقیقت نهفته در آن فرا می­خواند و دل آنان را مجذوب این زیبایی­ها می­کند و راه زندگی شرافتمندانه را می­آموزد.

   یوسف مداح حماسه­سرای عاشورایی است. عاشورایی که قهرمانانش با مظلومیت­های فراوان، عشق می­آموزند و دلدادگی را به اوج می­رسانند و ایمان را در دل مسلمانان بارور می­سازند. یوسف مداح شاعر بزرگ آذربایجان یکی از هزاران درویش صوفی مسلکی است که شهرهای فراوانی را زیر پا نهاده، در حالیکه در دستی تبر و در دستی دیگر کشکول داشته است ایل به ایل و شهر به شهر گشته و در میان مردم با بازگویی داستانهایی از شجاعت و فداکاری ائمه و خواندن مولودی­ها، فروغ عشق امامان را در دلها بر می­افروختند و به تبلیغ شیعه می­پرداختند. این شاعران با عناوینی چون مدّاح، شیّاط و درویش معروف می­گشتند و یوسف مدّاح یکی از این شاعران مردمی بشمار می­آید.

   نگاه مدّاح به اسلام و عرصه­ی ایمانی لبریز از زیبایی­هاست. او همانند مسلمانی مؤمن و معتقد، به حوادث کربلا می­نگرد و آنرا نقطه­ی عطفی در تاریخ می­شمارد که شرف افزا و افتخارآفرین است. حماسه­ی کربلا داستان قهرمانی و فداکاری و سرشار از عشق و عاطفه، ایمان و فداکاری است. حادثه­ای غرور آفرین برای مسلمانان و حقارتی برای ظالمان تاریخ است. امام حسین قهرمانانی را به میدان می­فرستد که تمام خواسته­شان باورهای استوار و اعتقادات تغییرناپذیر مسلمانان تلقی می­شود و قهرمانان کوچکترین شبهه­ای در این امر ندارند. در برابر آنان، قدرتمندانی قرار گرفته­اند که جاه و جبروت ظاهریشان در برابر آنان رنگ می­بازد. اینجا عشق، شهامت، باورهای پاک، وفا، صداقت است که در برابر ظلم، جلال و جبروت و قدرت ظاهری جان می­گیرد و جلال دربار در برابر ایمان و عشق رنگ می­بازد و جز حقارت و پستی سراغشان نمی­آید. یوسف مدّاح در بیان اینهمه زیبایی، شاعری موفق است و اثرش ماندگار و جاودانه.

حدیقه السعدا مولانا فضولی  

      مولانا فضولی عالمی بزرگ، فقیهی دانشمند و شاعری سترگ است. او نخستین عالمی است که مساله­ی عدل و امامت را در حوزه­ی موضوعات فلسفه­ی اسلامی وارد نمود و همچون اصطلاحی خاص بکار برد. او کتاب "مطلع الاعتقاد فی معرفه المبداء و المعاد" را دقیقا بر همین اساس نگاشت که نمونه­ای زیبا از بینش عمیق و فلسفی اوست و نوآوری بشمار می­آید.  

   "حدیقه السعدا"ی مولانا فضولی در عرصه­ی شعر عاشورایی، اثری علمی و با تحلیلی تاریخی است. این اثر، مصیبت نامه نیست بلکه ماهیتی جهان بینانه و بینشی علمی را با خود دارد. فضولی در چنین فضایی به واقعه­ی کربلا می­نگرد. این اثر دارای 10 باب است که به عنوان متن سخنرانی وی در ده روز نخست ماه محرم نوشته شده است.  حدیقه السعدا روضه خوانی و یا مرثیه خوانی نیست بلکه نگاهی تاریخی تحلیلی به روایات مذهبی داشته و برداشتی کاملا دینی با بینش عمیق اسلامی دارد و اعتقادات تشیع مورد تدقیق قرار می­گیرد. اما معلوم است که مظلومیت وارده بر امام حسین و اهل بیت می­تواند رقّت دل هر شنونده و خواننده­ای را موجب گردد و اشک بر چشمان او بیاورد. هنر شاعری نیز به کمک همین امر می­آید تا در روح و ذهن خوانندگان تاثیر بگذارد. ولی مولانا فضولی در این اثر، چشم بر تاثیر عمیق آن بر روح و ذهن خوانندگانش می­دوزد.  فضولی این اثر را به نظم و نثر نوشته و از قلم شیوای خویش بیشترین بهره را برده است. همین امر سبب گشته است که در طول بیش از 4 قرن گذشته صدها شاعر اهل بیت، چشم به این اثر او دوخته و از آن بهره گرفته­اند شاعران بزرگی چون قُمری، ذاکر، دخیل، صراف، راجی و . . . هزاران شاعر مرثیه سرا تا امروز همچنان چشم بدان دوخته­اند.

قُمری و کنز المصائب

   حادثه­ی کربلا چنان بزرگ و عمیق بوده است که موضوع صدها کتاب به زبان ترکی قرار گرفته و از دیدگاه ادبی نیز شاهکارهای بزرگی آفریده شده­اند. مگر می توان هنگام سخن گفتن از شاعران این حادثه­ی بزرگ اسلام به آسانی از کنار نام بزرگانی چون قمری، راجی، ذاکر اردبیلی، منعم، صراف، و. . . گذشت؟ اگر یوسف مداح عاشورا را با دیدی حماسی و بیانی حماسی به نظم کشیده، فضولی با دیدی فقیهانه بدان نگریسته است، قمری دربندی با بیشنی عارفانه بدان نظر انداخته و زیبایی­های عرفانی را در آن تجسم بخشیده است. قمری با قصیده و غزل به استقبال این واقعه­ می­رود و عارفانه­هایی می­سراید که دل هر خواننده­ای را از چشمه­ی عرفان عمیق اسلامی سیراب می­سازد. اثر 12 هزار بیتی کنزالمصائب دارای چنین محتوایی است. او با ساقی نامه آغاز می­کند و می­سراید:

               پیاله وئر منه ساقی، الم هواسی گلیر

                                           یاواش – یاواش گؤزومون دُرِّ پُر بهاسی گلیر. . .

کنزالمصائب قمری در دل هر خواننده­ای احساس و هیجانی زیبا می­آفریند و او را به اندیشه در کنه و عمق حرکت وامی­دارد. در شعر او، نگاههای عارفانه و عاشقانه زیبایی خاص خود را دارد.

حماسه کربلا و حکیم هیدجی

   حکیم هیدجی نیز یکی از بزرگترین سخنوران و شعرای سه زبانه­ی زنگان است که خلاقیت ادبی – هنری خویش را در زمینه­ی اعتقادات دینی و حکمت اسلامی بکار گرفته است. آثار او در هر موضوعی اعم از اجتماعی، سیاسی و اخلاقی، در چارچوب اعتقادات زلال و استوار دینی اوست. او که فقیهی عالیقدر، عالمی معتقد و شاعری زبردست است تمام استعداد و هنر خلاقه­اش را برای تحکیم اعتقادات دینی مردم بکار گرفته است. فیلسوفی است که تمام همّ و غمّش اسلام و باورهای استوار دینی است و در این راه از هیچ تلاش و کوششی فروگذاری نکرده است. قدرت شعری او مثال زدنی است و شعرش نمونه­ی زیبایی از شعر سده­ی گذشته­ی ایران – به هر سه زبان اسلامی است. اما سخن ما در اینجا بر روی منظومه­ی قصه­ی کربلاست که تا امروز مورد غفلت قرار گرفته است.

   ادبیات مرثیه در آذربایجان دارای تاریخی کهن است. از دوران پیش از اسلام تحت عنوان آغیلار، اوخشامالار و بایاتیلار، مراثی فراوان تا زمان ما باقی مانده است. ادبیات مرثیه بعد از اسلام تداوم همان جریان است اما حوادث کربلا را باید بالاترین و تاثیرگذارترین مرحله در این ادبیات دانست. در ادبیات ترکی کسانی چون يحيي بخشي 905٫ ه‍ ق)، لامعي ( ۹۳۸ه‍. ق) حاجي نورالدين افندي (۹۴۰٫ ه‍ .ق) جزو نخستین شاعرانی هستند که در رثای امام حسین (ع) نوشته اند. اما بسیاری از شاعران ترکی­گوی ما مانند مولانا فضولی از حوادث عاشورا با بینشی عرفانی شعر گفته­اند. بسیاری از شاعران دایره­ی شیخ صفی اردبیلی نیز با بینشی عرفانی به حادثه­ی کربلا نگریسته­اند. حتی شاه اسماعیل صفوی نوحه­های چندی به ترکی نوشته که در همه­ی آنها نگرش عرفانی موجود است و رجز خوانی هم جای خود را دارد. طوری که امروزه نوحه­هایی که می­شنویم مانند:

بوگون ماتم گونوگلدي                  آه حسين و واحسين

سنين دردين باغريم دلدي               آه حسين و واحسين

كربلانين يازيلاري                        شهيد دوشدي غازيلاري

فاطما آنا قوزولاري                       آه حسين و واحسين

برگرفته از دیوان شاه اسماعیل صفوی است. بسیاری از پژوهشگران عاشورایی، صفویه را نقطه­ی عطفی در آداب و مراسم محرم و صفر در کل ایران می­دانند. البته ادبیات مرثیه تنها به حوادث کربلا ختم نمی­شود، بلکه از اتفاقات حزن انگیز در رحلت پیامبر گرامی تا شهادت امام علی (ع) و فاطمه زهرا (س) نیز اشعار سوزناکی نوشته شده­اند. اما عاشورا اوج این ادبیات شمرده می­شود. ادبیات مربوط به کربلا، صرفا گریه و زاری نیست، بلکه سرشار از عرفان و حماسه نیز هست. برای اینکه نمونه­ای از اشعار عرفانی و نگرش اینچنینی در ادبیات ترکی را آورده باشیم به نمونه­ای از این اشعار توجه فرمایید:

صبردن قطع كف و ساعد مني منع ائيله­مز

نخلي قيلماز منحرف نقصان برگ و شاخسار

مرد ميدان بلايم قطع اعضادن نه باك؟

شهپر همتده دور پرواز اوج اقتدار. . .

بیاد داشته باشیم که در میان مقتل نویسان ترکی گوی بزرگان چون ملا حسین دخیل مراغه­ای هستند که مقتل ایشان اثری 7 جلدی است. مرثیه جدای از مقتل نویسی است. مرثیه معمولا نوشته­های نظم و نثر حزن انگیز و دلسوز این جریان است؛ در حالیکه در مقتل علاوه بر همین حزن انگیزی و بیان مصیبت، آوردن دلایل و عظمت حوادث نیز موضوع بحث می­باشد. مراثی دارای مراحل و مراتب خاصی هستند از جمله:

مراثی ساده

مراثی مركب  

مراثی تحليلي  

مراثی گيريزلي  

در عرصه­ی مراثی ساده، آثار و اشعار آیت الله خسروشاهی شایسته­ی ذکرند. مراثی تحلیلی ایشان نیز بسیار معروف و دلنشینند. کسی نمی­تواند در زمان خواندن فردی و یا جمعی این مراثی نَگِریَد. در زمانه­ی ما، نوحه و مرثیه با تحریفات مختلف از دایره­ی ادبیات دور افتاده  و گاهی با خرافات نیز عجین گشته است. این دیگر ادبیات نیست.

   شبیه گردانی نیز بخشی از ادبیات مرثیه است که در آذربایجان دارای تاریخی حداقل 700 ساله است. در اینجا ضروری است به موسیقی نوحه­ها لحظه­ای دقت کنیم. در نوحه­های سروده­ی امروزی نوحه خوانان نیز از توجه بدان ناگزیرند، زیرا مُقام موسیقی نوحه علمی زیبا در موسیقی است و باید حزن و اندوه نوحه را نشان دهد نه اینکه سینه زن را به رقص درآورد!؟ در آذربایجان این موسیقی چنان رشدی داشته است که نام دستگاههای مخصوص نوحه خوانان شده است مانند: حاج حسينقلي سه‌گاهي، سليم سه‌گاهي، ديزمار هاواسي، حجازي و . . . که در سینه زنی متفاوت از زمان شاه بیت خوانی، مرصع خوانی  و . . . است. نوحه خوانان هر یک سبک­های خاصی دارند. قالبهای شعری نوحه نیز از مواردی است که در ادبیات مرثیه­ی آذربایجان جای بحث و گفتگو دارد. اینهمه غنا در ادبیات مرثیه فرصتی و مجالی بیشتر می­طلبد.

   نوحه در ادبیات ترکی را می توان به سه دوره تاریخی تقسیم کرد:

 شاعران کلاسیک نخست نوحه مانند فضولی، خطایی، نباتی و . . .

شاعران دوره­ی میانه کلاسیک مانند: صراف، راجی، سیدعظیم شیروانی، میرزه علی اکبر صابر، سعدی زمان، نیّر، شكوهي و . . .

شاعران معاصر مانند: یحیوی، منزوی اردبیلی، انور، منعم، شاهی، مضطر، معنوي، دلریش و . . .

عباسقلی آقا یحیوی (تاج الشعرا)

   یحیوی از شاعرانی است که خصوصیات ادبی بزرگان کلاسیک ایران و آذربایجان را حفظ کرده و در عین حال از دیدگاه بیان و فرمهای شعری نگاهی کاملا معاصرالنه به امروز دارد. همین امر شعر و نواحی او را تاثیرگذار کرده است. همچنین در اشعار او شاهد نظمی استوار و یکسانی غریبی هستیم. آهنگ تغییر در شعر او نه یکباره که بتدریج رخ می­نماید و از داستان به سوز و گدازهای عارفانه می­رسد. در کنار بهره­گیری از هنرهای استوار کلاسیک، بهره­گیری از هنرها و بیان معاصر، همچنین زبان و واژگان معاصر نیز شعر او را دلنشین می­سازد. پیوند منطقی بین قسمتهای مختلف شعر از دیگر مشخصات مراثی و نواحی اوست. مثلا به منظومه­ای که برای عصر عاشورا نوشته است توجه فرمایید:

بويوردو ختم‌الانبياء سفينه النجا حسين (ع)،

چراغ رهنما حسين فروغ نه سما حسين.

در پایان همین منظومه که بخش نتیجه­گیری شعر اوست با بیانی پیروزمندانه و موفقیت آمیز به اتمام می­رساند و نه با زاری و حقارت:

باشيمي قووزاديم نه گؤردوم اول زمانيده

هلالي قووسدور، قزخ چكيلميش آسمانيده

حرير هفت‌رنگ تك عياندي كهكشانيده

بو ايكي جمله ثبت اولوب او منجلي كمانيده

سفينه النجا حسين، چراغ رهنما حسين.

متاسفانه نبود مراکز آموزشی زبان و ادبیات ترکی در ایران سبب فراموشی و غفلت نوحه­گویان و مداحان تمام ایران گشته و ادبیات سخیف و تحقیرآمیزی را با وجود انقلاب اسلامی در خیابان و صدا و سیما شاهدیم. همین خصوصیات زیبا و ادبی اشعار استاد یحیوی است که لقب "تاج الشعرا" به ایشان داده می­شود و حتی رهبر انقلاب نیز در تلویزیون به قرائت اشعار او می­پردازند. هر یک از اشعار او دارای آهنگ و وزن مخصوص و منحصر به خود است. جالب است که عرفان، حماسه و رثا در شعر یحیوی وحدت کاملی تشکیل می دهد و در عین حال سخنانی حسرتبار، حزن انگیز و معنادارهستند. این اشعار در عین حال که عرفانی اند حماسی نیز هستند. مثلا در مقایسه با اشعار عرفانی بیضای اردبیلی هرچند که عرفان بالا بلندی را مطرح می­کند اما دارای درجه­ی رثایی بیشتری هم هست و خبری از حماسه در آن نیست.

   از دیگر خصوصیات شعر یحیوی مطابقت آهنگ و موسیقی شعر با مضمون آنست. همچنین استفاده از هنر و صنعت مبالغه و غلو حدی و حصری دارد و اجازه به تحریف نمی­دهد بر خلاف آنچه که امروزه مرسوم شده است.

   ادبیات ترکی آذربایجانی در طول سده ها ضمن داشتن عرصه های متنوع اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، و. . . ، مشحون از آموزه های اسلامی و نمادهای دینی است. امروز بیشتر شعرای آذربایجان که به خلاقیت ادبی مشغولند از سرچشمه های زلال دینی برخوردارند. کدام شاعری را سراغ دارید که خلاقیت ادبی خویش را با زیبایی های دینی آذین نبسته باشد؟ حتی امروز هزاران شاعر، عالم و دانشمند در آثار نوشتاری خویش به  آموزه های دینی می آویزند و هنر و استعداد خود را در دامن اسلام پرورش می دهند نمونه های برجسته ی این عرصه چنان فراوانند که نام بردن شاید با غفلت نام بزرگانی همراه باشد که ظلم بشمار می آید و لذا از ذکر نامشان پرهیز می کنیم. اما آیا می شود نام شهریار، کریمی مراغه ای، باریشماز و هزاران شاعر دیگر را فراموش کرد؟

نتیجه گیری:

   ادبیات ترکی آذربایجان دارای غنایی فراوان گسردگی بسیاری است که در دامن اسلام پرورش یافته و زبان ترکی زبانی برای قرآن و مسائل اسلامی مطرح بوده است. ترجمه­ی قرآن به ترکی دارای تاریخی استوار و قدیمی است و تعداد ترجمه­های ترکی نشانگر عشق و علاقه دانشمندان و علمای آذربایجان به اسلام است. از دیگر سو، ادبیات مرثیه در تاریخ ادبیات ترکی ایران دارای غنا و گستردگی بی­مانندی است و شاعران مرثیه سرای ترکی، از غزلسرایان زبده­ی تاریخ ادبیات بوده­اند. واقعه­ی عظیم کربلا دستمایه­ی آفرینش ادبی و هنری شاعران قرار گرفته و هر یک به فراخور استعداد و تخصص خود از جنبه­های گوناگون به این حادثه نگریسته­اند. در این میان – در ادبیات ترکی، یوسف مداح در قرن هشتم با نگرشی حماسی بدان پرداخته، مولانا فضولی دیدی فقیهانه بدان داشته، ضمن ارائه­ی عدل و امامت در حوزه­ی فلسفی، نوآوری شجاعانه­ای کرده است، قمری دربندی نیز آن را با بینشی عارفانه مورد بررسی قرار داده است. در این میان، حکیم هیدجی به عنوان صاحب نظری عالم در عرصه­ی حکمت و فلسفه، حادثه­ی کربلا را حماسی بررسی کرده و زیبایی­های استوار در عقیده را استحکام بخشیده و نقطه­ی عطفی در زنده نگهداشتن این واقعه­ی عظیم تاریخی پدید آورده است. پوشانیدن لباس ادبی ترکی بر این موضوع، زیبایی اثر را دو چندان کرده است و هنر حکیم در این موضوع دل انگیز و زیباست. زبان فاخر و هنر شعری هیدجی، پنجره­ی نوینی را در روایت حادثه گشوده است.

   تردیدی نیست که با آغاز تدریس زبان و ادبیات ترکی آذربایجانی در دانشگاهها و مدارس، فهرست کتابهای نوحه و دینی چنئین برابر متون خواهد بود که برای تدریس در دانشگاهها هم اکنون بکار می­رود. متاسفانه نبود مراکز دانشگاهی برای تدریس و تدوین آثار ترکی، سبب غفلت مردم و حتی ادیبان ایرانی از گنجینه­ی بی بدیل ادبیات و فرهنگ اسلامی – ترکی ایران شده است. با تشکیل همایشهایی از این نوع، مسلّما راه را برای بهره­گیری از متون اسلامی – ترکی ایران می­گشاید و در تکوین فرهنگ ایرانی – اسلامی مثمر ثمر خواهد بود.

منابع:

محمد رضا کریمی، تاریخ ادبیات آذربایجان، تبریز،  8 جلدی، 1389.

جارالله زمخشری، مقدمه الادب، تصحیح و مقدکه: م. کریمی، تبریز، نشر اختر، 1395.

مجله ترجمان وحی، شماره 1 و 2، 1377.

جارالله زمخشری، الکشاف، ترجمه مسعود انصاری، تهران، انتشارات ققنوس، 4 جلدی، 1389.

یوسف خاص حاجب، قوتادغو بیلیک، ترجکه: م. کریمی، تبریز، نشر اختر، دو جلدی، 1394.

ديوان حكيم هيدجي، مقدمه م. كريمي، تهران، 1382.

محمدرضا فشاهي، واپسين جنبش قرون وسطايي، تهران،  1354.

دده قورقود کتابی، بکوشش محمدعلی فرزانه، انتشارات فرزانه، تهران،1357 ، ص 7.

دکتر حداد عادل، معرفی و بررسی ترجمه قرآن کریم، ترجمان وحی، شماره 31، 1391،  ص85.

ج. اکمان، دوغو تورکجه­سینده بیر قرآنین چئویریسی، TDAY – ، آنکارا، 1988.

محمود كاشغري، ديوان لغات‌الترك، بسيم آتالاي، آنکارا، 1999.

محمئد کاشغری، دیوان لغات الترک، ترجکمه دکتر حسین محمدزاده صدیق، تبریز، 1380.

اديب احمد، عتابة الحقايق، به همت: م.کريمي، اردبيل، ساوالان، 1378.

سيد کمال قارالي اوغلو، تورک ادبياتي تاريخي، استانبول، 1973.

احمد يسوي، ديوان حكمت، تهران، انتشارات الهدي، 1379.

صفحه ای از ترجمه ی ترکی قرآن در سده ی هفتم هجری که توسط آقای مهدی رضائی مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته است.

ترجمه ترکی دستور حضرت علی (ع) به والی آذربایجان که در سال 445 هجری در تبریز به ترکی ترجمه شده است.

دو برگ از کتاب عتبه الحقایق ادیب احمد

نسخه­ی خطی تفسیر و ترجمه­ی قرآن به سال 715 هجری که در کتابخانه­ی آستان قدس رضوی نگهداری می­شود.


 

[1]  [1] بحارالانوار، علامه محمدباقر مجلسی، موسسه الوفا،  ج 17 ص 170 ؛ ج 20 ص189 ، بیروت،  1983. / صحیح بخاری، أبی عبدالله محمد بن إسماعیل بن إبراهیم ابن المغیرة بن برزبة البخاری الجعفی، دار دالطباعة العامرة، ج 2، ص 164   362 ،] بی تا[، استانبول، صحیح مسلم، أبی الحسین مسلم بن الحجاج ابن مسلم القشیری النیساری، ج 1، دارالفکر، ص825  ؛ محمع البیان فی تفسیر القرآن، أمین الاسلام أبی علی الفضل بن الحسن الطبرسی، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات،  ج 2، بیروت، 1425 ق / 1995م.

[2]  دده قورقود نخستین کتاب ترکی نوشته شده در ایران است: دده قورقود کتابی، بکوشش محمدعلی فرزانه، انتشارات فرزانه، تهران،1357 ، ص 7.

[3]  م. کریمی، تاریخ ادبیات آذربایجان، 6جلدی، جلد 3، زنجان، 1384، ­ ص195.

[4]  مجله ترجمان وحی، شماره 1 و 2، 1377.

[5]  دکتر حداد عادل، معرفی و بررسی ترجمه قرآن کریم، ترجمان وحی، شماره 31، 1391،  ص85.

[6]  همان نشریه، ص 42.

[7]  ج. اکمان، دوغو تورکجه­سینده بیر قرآنین چئویریسی، TDAY – ، آنکارا،   1988،  ص  51 – 69.

 

[8]  ج. اکمان، همان، ج 21، ص 15 – 24.

1) محمود كاشغري، ديوان لغات‌الترك، بسيم آتالاي، آنکارا، 1999.

2) م. كريمي، گوشه‌هايي از ادبيات آذربايجان، اميد زنجان، ارك، فجر آذربايجان، بهار زنجان و …

[11] محمئد کاشغری، دیوان لغات الترک، ترجکمه دکتر حسین محمدزاده صدیق، تبریز، 1380.

[12] ) اديب احمد، عتابة الحقايق، به همت: م.کريمي، اردبيل، ساوالان، 1378.

[13] ) محمد دؤنمز، ادبيات کلاسيک آذربايجان، اديب احمد، اميد زنجان، شماره 29، 1373.

_ م.کريمي، اديب احمد، اميد زنجان، شماره 142، 1375.

_ سيد کمال قارالي اوغلو، تورک ادبياتي تاريخي، استانبول، 1973.

1) محمد دؤنمز، برگهايي از ادبيات كلاسيك آذربايجان، اميد زنجان، شماره65، 1374.

_ احمد يسوي، ديوان حكمت، تهران، انتشارات الهدي، 1379.

_ سيد كمال قارالي اوغلو، تورك ادبياتي تاريخي، استانبول، 1973.

این مقاله در همایش هویت اسلامی - ایرانی آذربایجان در اول آذرماه 1396 در مشکین شهر به عنوان مقاله برگزیده انتخاب شده است.

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر:
 





تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه هویت و مهدویت مشگین شهر  است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

((طراح  : صفری ))